در گذرگاه زمان...
خبر آمدنت، میرود باغ به باغ، میرود شهر به شهر، مردمان یمن و مصر وتونس، مردمان لیبی، مردمان بحرین،سوریه، همه عالم به تمنای تو بر خاسته اند، لحظه ی آمدنت نزدیک است. شور و حالی بر پاست

 

مناجاتي ازصحيفه سجاديه
 
 

خداوندا ، چگونه تو را بخوانم كه من منم ؟ و چگونه از تو قطع اميد كنم كه تو ، تويي ؟

خداوندا ، ازتو نخواسته ام تو به من عطا ميكني ،پس از چه كسي بخواهم كه به من عطا كند؟

خداوندا ، تو را نخوانده ام و تو پاسخم مي دهي ، پس چه كسي را بخوانم كه پاسخم دهد ؟

خداوندا ، زاري نكرده به درگاهت ، بر من مهرباني ميكني ، پس نزد چه كسي زاري كنم كه بر من مهرباني كند ؟

 بارالها ، آن سان كه دريا را براي موسي شكافتي و نجاتش دادي ، از تو ميخواهم كه بر محمد (ص)

 و آل او درود فرستي و مرا از تنگناهايي كه در آن گرفتار شده ام وارهاني و مرا ازگشايش

 و فرج زودرس بهره مند كني ، به فضل رحمتت اي مهربان ترين مهربانان .

                                                                                              آمين يا رب العالمين

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 ارديبهشت 1390برچسب:خدا,مناجات,صحیفه ی سجادیه,دعا,پروردگار,فضل و مهربانی, توسط آوای خسته ( هانیه )

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد